روزهاي اول ورودمان به دوكوهه بچه ها زياد
اهل صبحگاه،ورزش واينجورمسائل نظامي
نبودند حاج احمد بامشاهده اين وضع خيلي
راضي به نظر نمي رسيد تا اينكه روز سوم،از
همان گرگ وميش سحرگاه،حاج احمد دست به
كار شد وبچه ها را باقهر وغضب از اتاق هاي
ساختمان بيرون ريخت...